خبرگزاری ایمنا: شغل مادران بر روی روحیات و تربیت فرزندان نقش بسزایی دارد و اغلب سبب ایجاد کمبودهای عاطفی کودکان میشود.

به گزارش ایمنا، کودکی که در روز فقط چند ساعت در کنار مادری خسته و بیحوصله، که وظایف گوناگون خانهاش عقب افتاده است به سر میبرد، بسیار مورد غفلت، بیتوجهی، کمبود عاطفی قرار گرفته و گاه مورد آزار مادر بیحوصله و پر مشغله قرار میگیرد.
هرچند که در ماههای اخیر وقوع معضل زشت کودک آزاری جسمی با واکنش افکار عمومی و رسانه همراه بوده اما واقعیت این است که رایجترین نوع کودک آزاری در جامعه ما، کودک آزاری عاطفی یا روانی است که متأسفانه به دلیل پنهان بودن، اثرات جبران ناپذیری بر روی کودکان دارد.
اخبار حوادث را که مرور کنیم پر از حوادث کوچک و بزرگی است که قربانیان کوچکی دارد. تجاوزهای زنجیرهای، دزدی، گروگانگیری، معلمانی که ضربه خط کششان میتوان دانش آموزی را برای همیشه خاموش کند. اما داستان آزار کودکان به همین جا ختم نمیشود.
آزاده ملکیان روانشناس کودک اعتقاد دارد، کودک آزاری عاطفی شایعتر از کودک آزاری جسمی در کشور است و کودک آزاری جسمی یا بدنی به دلیل این که نمود بیشتری دارد و از طریق رسانهها مطرح میشود، شایع تر به نظر برسد، اما واقعیت این است که رایج ترین نوع کودک آزاری در جامعه ما، کودک آزاری عاطفی یا روانی است که متأسفانه به دلیل پنهان بودن کمتر مورد توجه قرار میگیرد و اثرات جبران ناپذیری بر روی کودکان دارد.
وی با اشاره به نشانههای کودک آزاری عاطفی میگوید: کودکانی که مورد بی مهری عاطفی قرار میگیرند ممکن است گوشه گیر و منزوی شده و نخواهند با هم سن و سالانشان دوستی کنند.
رفتار توجه طلبانه و یا پرخاشگرانه، کج خلقی و قشقرق های شدید که متناسب با سن و سال کودک نیست، پسرفت در جایی که انتظار میرود کودک مثل کودک رشد کردهای رفتار کند، فرار کردن یا مخفی شدن از دیگران، عملکرد ضعیف تحصیلی یا ناتوانی در انجام تکالیف در مهد، از دست دادن اعتماد به نفس و عزت نفس پایین در اثر این موضوع و… از جمله نشانههایی است که کودکانی که مورد بی مهری عاطفی قرار میگیرند از خود بروز میدهند.
فقر فرهنگی و اقتصادی عامل مهم آزار فرزندان
وی معتقد است: مهمترین عاملی که در جلوگیری از کودک آزاری باید به آن توجه شود، آشنایی خانوادهها و آگاهی دادن و آموزش به آنها در مورد حقوق کودکان است. متأسفانه بیشتر اتفاقات، کودک آزاری به دلیل ناآگاهی والدین و مراقبان کودک اتفاق میافتد و آموزشهای بسیار ساده و ابتدایی میتواند از وقوع بسیاری از مشکلات جلوگیری به عمل آورد؛ ضمن این که خود کودکان نیز باید به حقوق خود آشنا شوند.
ملکیان فقر فرهنگی را به اندازه فقر اقتصادی در کودک آزاری دخیل میداند و می گوید: مسئله کودک آزاری در بین افراد تحصیلکرده و با بضاعت مالی خوب هم دیده میشود.
وی میگوید: متاسفانه در فرهنگ ما این موضوع که کودکان تا تنبیه بدنی نشوند، بزرگ نمیشوند، وجود دارد، بنابراین فرهنگ خشونت در جامعه ما نهادینه شده است، در حالی که تداوم این خشونتها میتواند به ترس، اضطراب و پرخاشگری در کودک، پنهان کاری، شب ادراری،عدم اعتماد به نفس و عدم قدرت ارتباط با دیگران شود، به طوری که اکثر کودکان و نوجوانان بزهکار از خشونتهای خانگی رنج بردهاند.
این روانشناس کوک یادآور می شود: باید توجه داشت که کودک آزاری با تنبیه متفاوت است. با تنبیه به کودک میفهمانند که باید رفتار خود را اصلاح کند، اما متاسفانه به علت عدم آگاهی و همچنین نقض قانونی بسیاری از پدران و مادران به بهانه تنبیه کودکان خود را در معرض هر گونه آسیب روحی و روانی قرار میدهند.
آمارها چه می گویند
علی قاسمی کارشناس آسیبهای اجتماعی آماری از روند کودک آزاری در کشور ارایه میدهد و میگوید: داستان شکنجه و کودکان همیشه تلخ است اما یکی از غم انگیز ترین شکنجه ها آزار کودکی ۳۵ روزه بود که در بیمارستانی در گیلان در گذشت. در دست و پای این نوزاد پسر که پیمان نام داشت آثار سوختگی دیده می شد و دچار ضربه مغزی شده بود. این نوزاد والدینی ۱۷ و ۱۹ ساله داشت. در بین موارد کودک آزاری که در ایران به ثبت رسیده، این مورد، خردسال ترین کودکی است که مورد اعمال خشونت بار والدینش قرار گرفته است.
آمار رسمی این کودک آزاریها کمتر اعلام میشود، اما در آخرین آماری که در این زمینه منتشر شده آمده است: ۶۶ درصد کودک آزاریها از سوی مردان اعمال می شود و دختران بیش از پسران در معرض کودک آزاری قرار میگیرند. همچنین ۲۵ درصد کودک آزاریها در خانوادههای طلاق اتفاق میافتد.
وی یاد آور میشود: این در حالی است که آمارها نشان میدهد ۵۰ درصد والدین ایرانی معتقدند تنبیه برای کودک لازم است و ۴۰ درصد والدین نیز به تنبیه بدنی گرایش دارند.
این کارشناس آسیبهای اجتماعی به بررسی روابط میان خانوادهها و فرزندان اشاره میکند و میگوید: بررسیها در خصوص روابط میان خانواده و فرزندان نشان میدهد، در مقابل یک مورد کودک آزاری که فاش میشود، حداقل ۲۰ مورد دیگر پنهان میماند. تحقیقات نشان میدهد بیش از ۹۰ درصد کودک آزاریها در محیط خانه اتفاق میافتد و این در حالی است که پدران با ۵/۴۸ درصد، بالاترین و پس از آن مادران با ۸/۲۳ درصد در ردیف بعدی عوامل کودک آزاری جسمانی در خانواده های کودک آزار قرار دارند.
مدرسه محلی برای آزارهای روحی و جسمی
ناهید رستمی جامعه شناس از مدارس به عنوان یکی از محیطهایی که میتواند مکانی برای کودک آزاری باشد نام میبرد و میگوید: مدرسه جایی است که کودک زمان بسیار زیادی از عمر خود را در آن میگذارند. بنابراین مشکلاتی که در مدرسه برای دانش آموزان ایجاد میشود، مانند انتظار بیش از حد، ندیدن تفاوتها، اضطراب، ترس ناشی از رقابتهای شدید، تبعیض، تنبیه بدنی، تحقیر، توهین و… سبب آزارهای جسمی و روانی کودکان میشود.
بنا به آمار انجمن حمایت از حقوق کودکان، ۶/۳ درصد از کودک آزاریها در سال ۸۴ توسط مدیران و معلمان بوده است.
وی بزرگترین عامل وقوع کودک آزاری را ضعف در باورهای دینی کودک آزاران میداند و میگوید: کسی که معتقد به مکافات عمل در دنیا و عالم آخرت باشد، هیچگاه به خود جرات ظلم کردن به کودکان بی پناه را نمیدهد؛ چرا که بر اساس حدیثی نبوی، خداوند متعال می فرمایند: «اشتد غضبی علی من ظلم احدا لا یجد ناصرا غیری ؛ خشم من بر ظلم کننده به کسی که هیچ پناهی غیر از من ندارد، شعله ور است».
کودکان و چالش های مادران شاغل
رستمی مادران شاغل را نیز کودک آزارانی میداند که سبب کمبودهای عاطفی کودکانشان میشوند وی می گوید: متاسفانه برخی از مادران پیش از این که به فکر رسیدگی به مشکلات و نیازهای تربیتی کودک باشند، به فکر پر کردن جیب خود برای رفاه بیشتراند. برخی مادران پیش از این که خود را مادر بدانند، خود را کارگر سرمایهداران میدانند. کودکی که در روز فقط چند ساعت در کنار مادری خسته و بیحوصله، که وظایف گوناگون خانهاش عقب افتاده است به سر میبرد، بسیار مورد غفلت، بی توجهی، کمبود عاطفی، انحرافات اخلاقی، قرار گرفته و گاه مورد آزار مادر بی حوصله و پر مشغله قرار میگیرد، که اغلب چنین کودکانی، غالب ساعتهای عمر خود را زیرنظر مربیان مهد کودکی که مشخص نیست تا چه اندازه احساسات و نیازهای کودک را درک میکنند، میگذرانند و کمتر طعم محبتهای مادرانه را احساس میکنند.
وی اعتیاد والدین را نیز یکی از عوامل کودک آزاری میداند و میگوید: به دلیل خصوصیاتی که اعتیاد در این والدین ایجاد میکند، مانند پرخاشگری، بی مسئولیتی، کاهش عاطفه و… سبب میشود تا کودکان مورد آزار، بیشتر مورد سوء استفاده قرار گیرند. وجود بیش از ۲ میلیون معتاد در کشوری که ۶۰ درصد از ۹۵ درصد آنها، پدر خانواده هستند، منجر شده تا اغلب آنها به دلیل مصرف مواد مخدر، تعادل روانی خود را از دست داده و زن و فرزندان خود را مورد آزار واذیت و انواع خشونتهای خانوادگی قرار دهند.
رستمی اضافه میکند: بیشتر پروندههای کودک آزاری در ایران در مورد کودکانی تشکیل شده که والدین معتاد داشتهاند.
اعتیاد، به ویژه در خانوادههای فقیر، تواناییهای تربیتی والدین را ساقط کرده و آنها را در شرایطی قرار میدهد، که همواره به خود زحمت فکر در عمق اعمال خویش را نمیدهند و آسانترین و سریعترین راه را برای سرکوب فرزند در پیش میگیرند. آنها به دلیل نیاز مالی مرتکب سوء استفاده از کودک در اموری چون فحشاء، تکدی گری، نقل و انتقال مواد مخدر میشوند. در حداقل موارد نیز کودک را مجبور به کارهای سخت میکنند./۰۰۰
گزارش از مریم یاوری